به گزارش پایگاه خبری طالشوند؛ مبین مهری شکردشت یادداشتی انتقادی از مسئولین و رسانههای تالش نوشت.
یادداشت این تحلیلگر جوان که تالش را شهری با بیشترین رجال سیاسی اما با کمترین میزان پیشرفت معرفی میکند را در ادامه خواهید خواند…
تالش شهر زیباییهاست، اما در پشت این زیبایی طبیعی، واقعیتی تلخ در مدیریت و رسانههای آن جریان دارد؛ واقعیتی که هر روز بیش از گذشته خود را نشان میدهد: انبوهی از رجالِ سیاسیِ خودخوانده و رسانههایی که در چرخهی وابستگی، رقابت و معامله گرفتار شدهاند.
تالش؛ سرزمین مسئولانی که همهچیزداناند
در تالش، بسیاری از مسئولان نهتنها خود را فردی بینقص و برتر از دیگران میدانند، بلکه در حوزهی کاری دیگر مسئولان نیز دخالت و اظهار نظر میکنند؛ گویی هم استاندارند، هم نماینده مجلس، هم فرماندار، هم بخشدار و هم شورا. این خودبرتربینی، پیامدهای مشخصی از جمله بیاعتقادی به نقد دارد.
در تالش انتقاد از مسئول، نه یک حق شهروندی بلکه یک تابو است. کسی که نقد کند، یا متهم میشود یا حذف! به همین دلیل، مسئولان شهر آنقدر به «عادت نکردن به نقد» خو گرفتهاند که کوچکترین تذکر را حمله محسوب میکنند!
فرار از مسئولیتپذیری
وقتی هر مدیر خود را اصلحترین بداند، دیگر نیازی به پاسخگویی نمیبیند. نتیجه آن میشود که هیچکس مسئول ضعفها نیست و توپِ تقصیرها در زمینها میچرخد.
رسانههای تالش؛ از رسالت تا معامله
رسانههای شهر نیز داستان دیگری دارند؛ داستانی که گاهی تلختر از عملکرد مسئولان است.
واقعیت این است که بخش بزرگی از رسانههای تالش، دستهبندی شدهاند و عملکردشان بر پایه حمایت یا مخالفتهای جناحی، شخصی و حتی مالی است!
برخی رسانهها تنها منتقد شدهاند، اما نه منتقد حرفهای؛ بلکه منتقدی که اگر تشویق مالی یا ارتباطی برقرار شود، نقدش به تعریف تبدیل میشود! برخی دیگر هم که مداح مسئولان شدهاند؛ انگارنهانگار که رسالت رسانه، مطالبهگری و هشدار دادن است.
این رسانهها با رفتار خود، اعتماد عمومی را از بین میبرند و سطح آگاهی مردم را پایین نگه میدارند و باعث تداوم مدیریتهای ناکارآمد میشوند و در نهایت فضا بهگونهای میشود که حقیقت و شفافیت قربانی میشوند و تنها چیزی که تقویت میشود، قدرتطلبی رجال و سهمخواهی رسانههاست.
هر روز یک خبر؛ هر روز یک نمایش
تالش اکنون به جایی رسیده که اخبار روزانهاش بیشتر شبیه صحنهی رقابت رجال و رسانههاست. یکی با یک عکس ساده، اقدامی بزرگ را القا میکند، دیگری با یک متن تند، افشاگری میکند، مسئولان هم هر روز تلاش میکنند خود را برجستهترین فرد شهر نشان دهند، نه خدمتگزارترین فرد آن. این چرخهی بیپایان، شهر را از مسیر توسعه دور میکند و همه انرژیها صرف نمایش سیاسی میشود، نه پیشرفت واقعی.
سخن پایانی
تالش برای رشد و توسعه، نه به رجال سیاسی بیشتر نیاز دارد و نه به رسانههای معاملهگر.
این شهر نیازمند مدیرانی پاسخگو، رسانههایی مستقل، و مردمی است که حق نقد را وظیفه و حقخواهی را افتخار بدانند.
تا زمانی که نقد جرم باشد، رسانه ابزار وابستگی باشد و مسئول خود را بینقص بداند، تالش همان جایی خواهد ماند که امروز هست: شهری با بیشترین رجال سیاسی… اما با کمترین میزان پیشرفت واقعی.
انتهای یادداشت/مبین مهری شکردشت