جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
منوچهر محمدی مطرح کرد؛

بابت برخی فیلم‌هایم کتک خوردم/ جریانی به نام سینمای فلسطین نداریم

منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما در نشستی عنوان کرد که برای ساخت فیلم‌هایی درباره روحانیت سختی‌های زیادی کشیده است.

به گزارش پایگاه خبری طالشوند به نقل از خبرگزاری مهر، نشست «فلسطین در قاب سینما» شامگاه ۱ آذر ماه در موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست جمال شورجه کارگردان و تهیه‌کننده سینما بیان کرد: در حال حاضر همه ما داغ‌دیده فلسطین هستیم چون ما امت مسلمان یک امت واحد هستیم. هم‌اکنون بخشی از مسلمانان گرفتار یک رژیم جعلی منحوس و غاصبی شدند که این افراد ناجوانمردی خود را از زمان حضرت رسول (ص) آغاز کرده بودند. آنها آن زمان خود را برتر از همه انسان‌ها می‌دانستند، انتظار داشتند تمام موحدان تابع آنها باشند و هیچ پیامبری از غیر بنی اسراییل نباشد. اسراییلی‌ها تمام دنیا را برای خود می‌دانند و فکر می‌کنند دنیا باید تحت سیطره آنها باشد.

وی با گرامیداشت یاد سیف‌الله داد، اظهار کرد: او بهترین فیلم با محوریت فلسطین را ساخت. در همین جا آقای منوچهر محمدی حضور دارند و دوست دارم با ایشان کار کنم. یادم است گروهی از الجزایر آمدند و خواستند فیلمی با عوامل ایرانی بسازند برای این امر ما را فراخواندند، در همان جا دعا می‌کردم آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده حضور داشته باشند چون کار را بلد بودند اما گروه الجزایری مناسبات تولید را بلد نبودند.

شورجه ضمن ادای احترام دوباره به سیف‌الله داد گفت: من مطمئنم «بازمانده» توشه راه سیف‌الله داد است و جزو توفیقات او در آن دنیاست.

سپس منوچهر محمدی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بازمانده» بیان کرد: من چه در فیلمسازی چه در زندگی مشی دارم و آن هم خلاف جریان آب شنا کردن است. اظهار دردی نسبت به فضای رسانه‌ای کشور دارم که این روزها حول محور غزه است. چون با پیش آمدن موضوعی یک فضای هیجانی ایجاد می‌شود. جوامع دچار تطور می‌شوند مثلاً چه بسیار موضوعاتی که در دوره‌ای پذیرفته شده‌اند اما در دوره‌ای دیگر دچار «اما و اگر» می‌شوند و من آن را طبیعی می‌دانم اما نخبگان و صاحبنظران باید بخشی از این موضوعات را مرتفع کنند. رسانه‌های ما دچار یک فضای عاطفی هستند که درست نیست‌.

محمدی با اشاره به شکل‌گیری رژیم صهیونیستی توضیح داد: شاخص‌ترین بخش جنگ جهانی دوم این بود که جریانی به نام نازیسم در آلمان ایجاد شد که داعیه نژاد برتر را داشت و می‌خواست بخش زیادی از دنیا را فتح کند اما آنچه در خلال آن ایجاد شد داستان هولوکاست بود. نازیسم نگاه بنیادین داشت و پیروان آن می‌گفتند نژاد برتر هستند همین امر موجب شد برخی از یهودیان به دنبال کشور باشند. به دنبال شکست آلمان نازی توسط قوای متفقین برخی به حرکتی دست زدند تا نظم نوین جدید برای جهان تعریف کنند تا آنجایی که آنچه شما امروز به عنوان خاورمیانه می‌بینید اساساً قبلاً وجود نداشت.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: اروپا بعد از هولوکاست دچار وجدان‌درد شد و همین باعث شد تا کاری برای یهودیان کنند پس سعی کردند قوم یهود را که در اقصی نقاط جهان پراکنده بودند در یک جا جمع کنند. کشوری به نام فلسطین همیشه وجود داشت و اگر واقعاً غرب نیت خیرخواهانه نسبت به یهودیان داشت آیا نمی‌توانستند کشوری بیابند که متشکل از مذاهب مختلف باشد و در کنار هم زندگی کنند؟ پس ایجاد کشوری به نام اسراییل جای سوال است. غرب متوجه یک منفعت بزرگ‌تری بود که از مسیر آن خاورمیانه تقسیم می‌شد و از سوی دیگر به موضوعی به نام نفت دست پیدا می‌کردند.

محمدی اظهار کرد: من اصلاً نگاه نژادپرستانه ندارم اما اساساً قوم یهود چند ویژگی خاص دارند؛ یکی رباخواری است، ضمن اینکه آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند. اگر یهودیان قصد زندگی و رشد و نمو تمدنی داشتند، می‌توانستند به کشوری بیایند و در کنار بقیه زندگی کنند اما آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند.

سپس اردکانی عنوان کرد: ما هنوز به جریانی به نام «جریان سینمایی فلسطین» نرسیده‌ایم حتی درباره موضوعات منطقه‌ای هم به چنین نگاهی نرسیده‌ایم ما تنها یک سری فیلم تولید کرده‌ایم که آنها هم حاصل سیاستگذاری مدون نیست بلکه حاصل اراده افراد است. ما چون چنین ساختاری نداریم و گرفتار جوزدگی مستمر هستیم هر دولتی چه اصلاح‌طلب چه اصول‌گرا که بر سر کار بیاید اتفاق خاصی در یک سری موضوعات رخ نخواهد داد. این مدل نگاه و جوزدگی مدیران ما باعث می‌شود کاری انجام نشود مثلاً ما آن مقدار که در سایر نقاط دنیا حمایت نسبت به فلسطین می‌بینیم در ایران نمی‌بینیم نه تنها درباره فلسطین که درباره وقایع دیگر مثل مسأله سوریه هم همین است چون ما در حوزه رسانه کم‌کاری کرده‌ایم. جالب است خاطره‌ای بگویم؛ در آخرین ماه‌هایی که ماجرای داعش در سوریه رقم می‌خورد حاج قاسم جلسه‌ای با مدیران فرهنگی داشت و گفت من نگرانم جغرافیا را ببریم و تاریخ را ببازیم. چون ما در امر رسانه‌ای ضعیف هستیم. اگر قرار است نگرانی حاج قاسم مد نظر قرار بگیرد باید مدیران کاری اساسی کنند.

شورجه هم مطرح کرد: امام (ره) گفت فلسطین موضوع اول ماست اما چرا این موضوع عقب افتاده است؟ ما باید ۱۰ فیلمنامه آماده می‌داشتیم اما در چنین شرایطی سریال «مدار صفر درجه» که چندین سال پیش ساخته شده است، پخش می‌شود. این سریال یک سریال خوب و جذاب است که ریشه‌های شکل‌گیری اسراییل را نشان می‌دهد. متاسفانه به فیلمسازان و نویسندگان اعتماد نمی‌شود. به نظرم باید جوانان در کنار با تجربه‌ها قرار بگیرند و در این زمینه کاری کنند.

این کارگردان ادامه داد: چنین جلسه‌ای را باید آقای خزاعی ترتیب بدهد و از نویسندگان بخواهد تا در این زمینه کاری کنند.

سپس منوچهر محمدی گفت: مرحوم حاتمی در یکی از آثارش دیالوگی دارد که می‌گوید «هنر مزرعه بلال نیست». هنرمند خودش باید دغدغه داشته باشد، کار سفارشی در این کشور زیاد شده و بودجه‌های کلانی به هدر رفته است. من بنا به دلایلی که مبسوط است طبیعتاً چهارگانه‌ای ساختم چون حس کردم شکافی بین روحانیت و نسل جوان ایجاد شده است و باید کاری کنم که البته بابتش کتک سنگینی هم خوردم. اوجش در «مارمولک» بود که برای من حکم ارتداد صادر کردند! این مایه شرمساری برای یک نظام فرهنگی است که بعد از بیست و چند سال بگویند «مارمولک» فیلم خوبی بود در حالی که روزها و شب‌های سختی بر من گذشت حتی چهره‌های مذهبی گفتند منوچهر محمدی عامل موساد است!

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در دوره‌ای شخصی معاون سینمایی شد که آن دوران با جنبش ۹۹ درصدی آمریکا مصادف شد؛ در آن دوران تظاهراتی در آمریکا شکل گرفت. آن معاون سینمایی به تلویزیون آمد و شروع کرد به شماتت کردن اهالی سینما که چرا درباره جنبش ۹۹ درصدی فیلم نمی‌سازید در حالی که فقط یک هفته از شروع آن جنبش گذشته بود. به او گفتم مایه شرمساری است که در این سمت هستید مگر می‌شود به این زودی اثری تولید کرد؟

وی با اشاره به فیلمسازی در حوزه فلسطین عنوان کرد: دوستان زیادی در حوزه فلسطین کار کرده‌اند اما آنچه باعث ماندگاری «بازمانده» شد این بود که ما پروپاگاندا نکردیم و این فیلم واقعاً سینما بود اما آقایان حالا پروپاگاندا می‌خواهند! به صراحت می‌گویم اگر الان صد میلیون دلار به من دهند من فیلمی درباره فلسطین نخواهم ساخت چون این خیانت به خودم و فلسطین است چون باید ابتدا به خوبی روی موضوع مسلط شویم.

محمدی تصریح کرد: یک بار در مقطعی یکی از شخصیت‌های تراز اول کشور یک سناریو مزخرف درباره فلسطین به من داد و گفت «این را بساز من حتی بیست میلیون دلار برای آن کنار گذاشته‌ام» اما به من خیلی برخورد و گفتم این سناریو خیلی احمقانه است. در سوی دیگر ماجرا سفارش‌گیرنده هم باید وجدان داشته باشد و کارش را بفهمد. من یک سناریو به شدت شاعرانه درباره فلسطین دارم چون فکر می‌کنم این میزان فاجعه در فلسطین باعث شده است دیگر درام ظرفیت پرداختن به این موضوع را نداشته باشد.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره شکل‌گیری «از کرخه تا راین» گفت: یک بار حاتمی‌کیا یک سناریو درباره جنگ با آن حال و هوای خودش آورد که من نپسندیدم پس قرار شد دوباره روی یک موضوع دیگر کار کنیم، یک بار او درباره سفرش به اتریش می‌گفت که گفتم ابراهیم همین است به همین ترتیب چند قصه را ترکیب کردیم و «از کرخه تا راین» را ساختیم.

اردکانی هم در پایان خطاب به فیلمسازان جوان گفت: تا زمانی که نسبت به موضوعی به دیدگاه شخصی نرسیدید فیلم نسازید چون وقتی بدون دیدگاه شخصی فیلم بسازید تبدیل به اثری می‌شود که ۲ سال بعد خودتان هم پایش نمی‌ایستید! بسیاری از تولیدات ما در طول این چهل سال آثاری بوده‌اند که فیلمساز یا جرات نداشته یا پشتکارش را نداشته است که به دیدگاه شخصی برسد. اگر فیلمساز به دیدگاه شخصی برسد مسایل فنی قابل دسترسی است. معضل ما در جمهوری اسلامی ایران این است که دیدگاه رسمی به‌جای دیدگاه شخصی نشسته، دیدگاه شخصی از افراد گرفته شده است و آثار وجه هنر ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *